چند کلمه با دوستان عزیزم (پست ثابت)


 
یه توضیح کوچیک : عده از دوستان در مورد ادامه مطلب سوال داشتن
 
در جوابشون باید بگم با توجه به اینکه بیشتر مطالب دارای عکس های زیادی هستن
 
یا خیلی طولانی هستن اونا رو تو ادامه مطلب گذاشتم تا وبلاگ هم سریعتر بالا بیاد
 
هم یه جورایی دسته بنده شده باشه و همه چیز قاطی نشه
اگه براتون سخته که ادامه مطلب رو برید از همتون عذر می خوام

و یه نکته جدید :
وبلاگ جدیدی هم راه انداختم
خوشحال میشم اونجا هم سر بزنید و نظراتتون رو بگید
اینم ادرسش
 
 
 
 

بیایید کمی فکر کنیم؛ ما داریم به کجا می‌رویم؟


به‌قول جناب مولانا: "ما ز بالاییم و بالا می‌رویم". اما آیا این جمله در دنیای امروز ما نیز کاربرد دارد؟ ما که به برعکس این جمله اعتقاد داریم. با تصویرسازی‌هایی که در ادامه این ایمیل خواهید دید، دلیل مخالفت ما را متوجه خواهید شد.

باید اشاره کنیم هیچ کدام از انسان‌ها با فناوری و پیشرفت مخالفتی ندارند و آن را مضر یا بد نمی‌دانند، ما هم مثل بقیه. اتفاقا، فناوری هر چه بیشتر پیشرفت کند، زندگی ما راحت‌تر می‌شود. اما، این اعتقاد هم نسبی است. به این منظور که با اینکه فناوری آسایش بیشتر و ارتباط‌های مستقیم‌تری برای انسان‌ها مهیا کرده است، اما از طرفی بسیاری از لذت‌های زندگی عادی را نیز از بین برده است.

تا همین چند سال پیش، مثلا وقتی نوروز می‌شد، همه تلفن‌ها را بر می‌داشتند تا به تک‌تک اعضای خانواده و فامیل زنگ بزنند و سال نو را به هم تبریک بگویند و بماند که چقدر هم پشت خط می‌ماندند اما همچنان مصرانه و با اشتیاق فراوان، شوق شنیدن صدای طرف مقابل را داشتند. اما اکنون، با انواع اپلیکیشن‌های پیام‌رسانی به چند متن تکراری و کوتاه و بی‌روح بسنده می‌کنند و این‌گونه همه وظایف اجتماعی خود را از سر باز می‌کنند. یا به جای اینکه آدم‌ها مثل قدیم دور هم جمع شوند و گپ‌وگفت‌های حضوری و رو در رو داشته باشند، به واسطه شبکه های اجتماعی گروه می‎سازند، عکسهایشان را در اینستاگرام می گذارند و به خیال خودشان از احوال هم آگاه هستند.

فناوری با همه خوبی‌ها و مزایایی که دارد، این ایراد را دارد که اعتیاد می‌آورد و آدم‌ها چون نمی‌دانند چگونه باید از آن استفاده کنند، از زندگی عادی خود دور می‌شوند و همه رویدادهای معمولیِ زندگی، به رفتارهای متناقض جایشان را می‌دهند. در ادامه تصویرسازی‌هایی را می‌بینید که به خوبی نشان دهنده اینگونه تغییرات هستند.
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

عروسک بافتنی


 

زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند.

 

آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.

 

در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند

 

 مگر یک چیز: یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود

 

هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد

 


 

در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر

 

 

 بیماری افتاد وپزشکان از او قطع امید کردند.

 

در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع و رجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آورد

 

ونزد همسرش برد

 

 

پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه

 

به شوهرش بگوید.

 

پس از او خواست تا در جعبه را باز کند .

 

وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی ومقداری پول به مبلغ 95 هزار

 

دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.

 

 

پیرزن گفت :هنگامی که ما قول وقرار ازدواج گذاشتیم

 

 

مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است

 

که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هروقت از دست توعصبانی شدم

 

ساکت بمانم ویک عروسک ببافم

 


 

پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت وسعی کرد اشک هایش سرازیر نشود

 

فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان

 

از دست او رنجیده بود از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت

 

این همه پول چطور؟پس اینها ازکجا آمده؟

 

پیرزن در پاسخ گفت :

 

آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام

 

 

 

 

 

 

 

 

بهترین دوستان


هر کسی چیزایی رو که شما میگین میشنوه

ولی دوستان به حرفهای شما گوش میدن

اما بهترین دوستان حرفایی رو که شما نمیگین میشنون

درد


درد دارد…
وقتی با نسیمی برود…
کسی که به خاطرش به طوفان زده ای…

رمز موفقیت


اﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ ...

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ

خدا می داند چه کسی به زندگی شما تعلق دارد و چه کسی ندارد.
اعتماد کنید و از کسی که رهایتان کرده بگذرید.

اگر کسی قسمت شما باشد، تا ابد کنارتان خواهد ماند...
این رمز موفقیت توست....

بعضی اتفاقها


بعضى از اتفاقاى خوب انقدر دیر مى افتن

که باید رو به اسمون کرد و گفت

وقتش گذشت مال خودت…‏

می ترسم


دیروز پینیکیو آدم شد

و امروز

آدم هاپینیکیو

من ازعاقبت مادربزرگ میترسم..

اگرفردا شنل قرمزی گرگ شود..

بعضی ادمها

بعضی آدم ها را نمی شود داشت ، فقط می شود یک جور خاصی دوستشان داشت !
بعضی آدم ها اصلا برای این نیستند که برای تو باشند یا تو برای آن ها !
اصلا به آخرش فکر نمی کنی ، آنها برای اینند که دوستشان بداری
آنهم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق ،
یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نیست …
این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم در کنج دلت تا ابد یک جور خاص دوست داشته خواهند شد !

...


هر تنی می تونه لذت بخش باشه!!!

ولی هر شونه ای نمی تونه ارامش بخش باشه!!

من و خدا

من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم

من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ‼

فرمان دست من بود سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت ‼

تا اینکه جایمان را عوض کردیم

حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم ؟

برمیگردد و با لبخند می گوید : تو فقط رکاب بزن

...


پیشانیم شکست؛

شانه ای راکه برای گریه کردن انتخاب کرده بودم،جاخالی داد.

به سلامتی ...


بسلامتی رفیقی که ازپشت خنجرخورد

ولی برگشت گفت بیخیال رفیق فهمیدم نشناختی…

دنیای من


*اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند*

*دیگر گوسفند نمی درند*

*به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...*

اولین سالگرد وبم

امروز روز تولد وبم یا بهتر بگم اولین سال تولدشه
خوشحالم که تونستم دووم بیارم و ادامه بدم