سلام به تمومی دوستای گلم که به من سر میزنید و صد در صد نظر یادتون نمیره

من این وبلاگ رو برای درد و دل خودم و صد البته خاطراتم گذاشتم

امیدوارم از این وبلاگم خوشم بیاد.تو نظر سنجی هم حتما بشرکتید

همتون رو میدوستم و آرزوی خوب خوب میکنم براتون

این خاطره از یکی از دوستان کلاس پنجمم است که خیلی دوستش دارم دختره تکیه.اسمش مهدیه سادات است:

((چون این دنیا ندارد اعتبار........می نویسم تا بماند یادگار))

سلام عزیزم

زیاد چیزی نمی نویسم چون قرار است شعر های زیبایی که از دفتر خاطرات مادرن نوشتم بنویسم.امیدوارم در تمامی مراحل زندگی ات موفق باشی.  I LOVE YOU عاشقتم از صمیم قلب

1-دیشب به او گفتم:((چقدر منو دوست داری؟))

گفت:((به اندازه ی ستاره های آسمون!))

به آسمون نگاه کردم.......هوا ابری بود

2-ای دوست فراموشت نخواهم کرد.......تو در من آتشی هستی که خاموشت نخواهم کرد

3-غروب عاشقی زنگش طلایی است....اگر چه آخرش مرگ و جدایی است

4-گل سرخ و سفید ارغوانی........فراموشم نکن تا میتوانی

10 تایی شعر و دکلمه طولانی نوشته که 7 صفحه از دفترم رو پر کرده که دیگه بقیشو نمیتونم بنویسم.من این دوست مو فرفریم رو خیلی دوست دارم مهدیه سادات جونم دوستدارم.I LOVE YOU MAHDIE